ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
قرار شد که مزرعه دار الاغ را روز بعد تحویل
بدهد. اما روز بعد مزرعه دار سراغ جک
آمد و گفت: «متأسفم جوون. خبر بدی برات دارم. الاغه مرد.»
جک جواب داد: «ایرادی نداره. همون پولم رو پس بده.»
مزرعه دار گفت: «نمی شه. آخه همه پول رو خرج کردم..»
جک گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»
مزرعه دار گفت: «می خوای باهاش چی کار کنی؟»
جک گفت: «می خوام باهاش قرعه کشی برگزار کنم.»
مزرعه دار گفت: «نمی شه که یه الاغ مرده رو به قرعه کشی گذاشت!»
جک گفت: «معلومه که می تونم. حالا ببین. فقط به کسی نمی گم که الاغ مرده است.»
یک ماه بعد مزرعه دار جک رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»
جک گفت: «به قرعه کشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و 998 دلار سود کردم.»
مزرعه دار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»
جک گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.»
همیشه در هر شکستی یک فرصت جهت بهره برداری هست.