برای دیدن عکسها به ادامه مطلب بروید و برای دیدن هر عکس در سایز اصلی روی آنها کلیک کنید
روزی یک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند.
پسرش پرسید : نظرت درباره مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد: عالی بود پدر …
پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: فکر کنم.
پدر پرسید : چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما در خانه ، یک سگ داریم و آنها ۴ تا . ما در حیاط مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی نهایت است. در پایان حرف های پسر زبان مرد بند آمده بود ، پسر اضافه کرد: متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم!!!
تقصیر کسی نبود؛
آن روز که عاشق شدیم
جغدی از بالای سرمان گذشت
کلاغی از درخت پرید
و من چشم های براق و ترسناک گربه ای را دیدم
که در تاریکی
مدام در پی ما می آمد…
دقایق شومی بود و نحسی از در و دیوار شهر می بارید!
عجوزه ای گویش را در مقارنه ی عقرب می چرخاند و
افریته ای ما را نفرین می کرد…
معصومانه باور کن!
تقصیر هیچ کداممان نبود…
باید پیر دانایی در جنگل باشد؛
که طلسم بخت کورمان به دست های او باز شود!
تاری از خرمایی ِ موهای من و دگمه ای از آبی ِ پیراهن تو،
گرگ و میش صبح ِ فردا،
پنهان از چشم اهالی شهر،
باید سراغش برویم…
::.. تاریخچه ی باشگاه پرسپولیس تهران ..::
از شاهین
شاهین باشگاهی بود که در سال 1321 به دست یک معلم به نام دکتر عباس اکرامی با همکاری و همراهی گروهی از بهترین جوانان کشور که عمدتاً دانشجو بودند ، بنا نهاده شد و مفاخر بزرگی چون امیرمسعود برومند ، امیر عراقی ، شکیبی ، فاخری ، انصاری ، دکتر نادر افشار ، مرحوم پرویز دهداری ، حسینعلی کلانی ، جعفر کاشانی ، همیون بهزادی ، حمید شیرزادگان ، و ... تربیت کرده و به جامعه فوتبال یران تقدیم نمود . شاهین دارای 402 تیم جوان با 62 شعبه در سطح کشور بود که دکتر اکرامی ین تیم را بر پیه 3 اصل ( اخلاق ، تحصیل و علم و ورزش ) استوار ساخته بود . شاهین در آن روزگار ، تنها دفتری بود در ورزشگاه امجدیه ( شیرودی فعلی ) که بازیکنانش برای تعلیم در آنجا گرد هم می آمدند . این باشگاه بری اولین بار آموزش فوتبال را به صورت کتابی و از روی اصول ، شروع کرد و نخستین جزوه آموزشی را که در بر گیرنده اصول ورزش فوتبال بود ، و با استفاده از منابع جهانی تهیه و تنظیم گشته بود ، جهت یادگیری در اختیار اعضای خود قرار داد . این تیم به جهت سیستم و قدرت عجیبی که بازیکنانش در کار حمله داشتند به ندرت اجازه میداد حریفانش ( حتی بزرگترینشان ) خود را از شکست نجات دهند . لیکن بی درایتی و عدم دور اندیشی مدیران وقت باشگاه و کج سلیقگی و انفعال دستگاه ورزش وقت کشور ، دست به دست هم داد و باعث شد بدلیل پاره ی مسائل بعد از بازی ین تیم با تهرانجوان در هفته دهم ( در تاریخ 16/4/1346 ) این باشگاه منحل گردد . در آن بازی ناظم گنجاپور با وارد کردن سه گل در دقیق 61 ، 68 و 75 به درون دروازه تهران جوان این افتخار را بدست آورد که تا تمام کننده کتاب پیروزی های شاهین برای همیشه باشد . آن روز شاهین در هفته دهم بازی ها با 18 امتیاز از 10 دیدار ( در آن زمان باری هر پیروزی 2 امتیاز منظور می شد ) و 19 گل زده و 7 گل خورده در صدر و داریی با 16 امتیاز در ردیف دوم قرار گرفته بود . این بازی آخرین بازی شاهین بود در حالی که در ین فصل ، 3 هفته از بازی هی ین تیم مقابل شهربانی ، دیهیم و تاج ( 6 تی ها ! ) باقی مانده بود ، ناگهان با اطلاعیه رسمی سازمان تربیت بدنی از تاریخ 20/4/1346 شاهین منحل گردید . پس از انحلال شاهین ، بازیکنان آن همچنان یکپارچگی خود را حفظ کردند و حدود یک سال محرومیت را با ادامه بازی ها و تمرینات خود در زمین هی خاکی ، سپری نمودند . تا این که باشگاه های مطرح آن روز در صدد جذب این جوانان بی رقیب بر آمدند و از آن جمله باشگاه پاس خواهان کاشانی ، کلانی و همیون بهزادی بود و بعضی از باشگاه های دیگر هم بقیه آنان را مدنظر قرار داده بودند لذا شاهینی ها به تکاپو افتادند تا از تفرق و پراکندگی مجموعه خود جلوگیری به عمل آورند ( از آن جمله مرحوم پرویز دهداری را می توان نام برد ) و بر آن شدند تا این مجموعه را در باشگاه پرسپولیس گردهم آورند