جزیره دانلود گرگانیان

جزیره دانلود گرگانیان

آموزش و ترفند ، نرم افزار ، پرسپولیس ، تم موبایل ، کد اپدیت انتی ویروس
جزیره دانلود گرگانیان

جزیره دانلود گرگانیان

آموزش و ترفند ، نرم افزار ، پرسپولیس ، تم موبایل ، کد اپدیت انتی ویروس

دایی : روز سختی در بوشهر داریم اما 3 امتیاز را می‌خواهیم

                                                         

علی دایی در گفت‌وگویی در خصوص دیدار فردا با شاهین بوشهر اظهار داشت:‌ خودمان را آماده کرده‌ایم تا با یک بازی خوب و هوادارپسند در بوشهر به امتیاز دلخواه خود برسیم.
وی افزود: با توجه به اینکه شاهین بوشهر هواداران پرشوری دارد کار سختی داریم اما باید به دنبال 3 امتیاز باشیم. تا حدود زیادی شاهین را می‌شناسیم و از نقاط ضعف و قوت آنها باخبر هستیم.
دایی در خصوص تقابلش با حمید استیلی گفت: استیلی یکی از دوستان خوب و رفیق من است که خاطرات خوشی را با ایشان داشتم و برای او آرزوی موفقیت می‌کنم.


ادامه مطلب ...

قرصهای جلوگیری از بارداری باعث نازایی میشوند - مراقب باشید

قرصهای جلوگیری از بارداری باعث نازایی میشوند - مراقب باشید

 


یکی از روش‌های خوب پیشگیری از بارداری ناخواسته مصرف قرص است اما اغلب خانم‌ها ایراداتی به آن می‌گیرند و ...

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه

شنبه صبح زود از خواب بیدار شدم، آروم لباس پوشیدم و طوری که زنم از خواب بیدار نشه، جعبه ناهارم رو برداشتم، سگم رو صدا کردم و آروم رفتم توی گاراژ خونه، قایق ام رو بستم به پشت ماشینم و از خونه به قصد ماهیگیری رفتم بیرون...درهمین حین متوجه شدم که بیرون باد شدیدی میاد، بارونیه و رادیو رو هم که روشن کردم متوجه شدم تمام روز وضعیت هوا به همون بدی باقی خواهد موند..
تصمیمم عوض شد. دوباره آروم برگشتم خونه، ماشین رو تو گاراژ پارک کردم، لباسم رو درآوردم و یواش رفتم تو رختخواب کنار زنم که هنوز خواب بود.... اون رو از پشت بغل کردم و آهسته تو گوشش گفتم:

"هوا بیرون خیلی بده..."
که همسر عزیزم جواب داد:

" آره، ولی باورت میشه که این شوهر احمق من تو همچین هوائی رفته ماهیگیری؟!!
من هنوز که هنوزه نمیدونم همسرم اون روز شوخی میکرد یا نه، ولی من دیگه هیچوقت نرفتم ماهیگیری!

سرعت واقعی اینترنت شما چقدر است؟

وقتی به اینترنت متصل هستید، تصویری از دو رایانه بسیار کوچک در سمت راست پایین صفحه نمایش ( قسمت Tray ) ظاهر می شود. 

اگر موس خود را روی این دو رایانه نگه دارید ( یا روی آن دوبار کلیک کنید )، سرعت اینترنت شما را نشان می دهد؛ مثلا bps 33600 ( بیت بر ثانیه )، اما این سرعت واقعی خط شما نیست؛ بلکه سرعت مودمی است که در شرکت ISP ( که شما از او اینترنت گرفته اید ) قرار دارد. سرعت واقعی خط معمولا عددی بسیار کمتر از این مقدار است!

 اگر می خواهید ببینید این مقدار اطلاعات با چه سرعتی رد و بدل می شوند، می توانید سری به نشانی http://Promos.mcafee.com/speedometer بزنید، در این صفحه یک سرعت سنج وجود دارد. کافیست روی عبارت Test Now کلیک کنید. کمی صبر کنید تا Speedometer سرعت اتصال را اندازه بگیرید. عددی که در مقابل عبارت Your Speed مشاهده می کنید، سرعت واقعی است.

 اگر این مقدار با سرعت مودم ISP خیلی متفاوت است، از دست ISP خود شاکی نشوید!

چون سرعت خط علاوه بر تجهیزات موجود در ISP، به موارد زیادی چون کیفیت خطوط مخابراتی منطقه و منزل شما نیز بستگی دارد.

جرم دندان - سلامت دندان

سالی یک بار سلامت دندان ها از لحاظ جرم گیری چک شود
وقتی غذا می خوریم یک ورقه نازک و چسبنده روی دندان ها مخصوصا لبه لثه ها جمع می شود که این تجمع میکروبها تحریک کننده دندان هاست و سبب التهابات لثه می شود


                          

ادامه مطلب ...

تمام خواص عرقیات در یک نگاه

                    


عرق آویشن : مسکن - ضد سرما خوردگی - مقوی معده - معالج بیماریهای قارچی پوست - ضدورم بینی و گلو .



ادامه مطلب ...

رابطه شب اول عروسی و استرسهای آن - مقاله کامل

رابطه شب اول عروسی و استرسهای آن - مقاله کامل



                                         دکتر اخوان تقوی در گفتگو با سلامت‌نیوز:

              اصرار بر برقراری رابطه میان زوجین در شب عروسی، موجب اختلالات جنسی می‌شود

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه : مادر

مردی مقابل گل فروشی ایستاد.او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود .

وقتی از گل فروشی خارج شد ٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟

دختر گفت : می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است . مرد لبخندی زد و گفت :با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.

وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم ؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!

مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد.

شکسپیر می گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن

تفاوت های بلوتوث ورژن 2 با ورژن 1.2

به دلیل درخواست ها و سوالات زیاد شما دوستان درباره تفاوت های بلوتوث ورژن 2 با ورژن 1.2 که الان در حال حاضر بر روی گوشی های جدید نصب است یک توضیح مختصر در این زمینه اینجا می گذاریم :

- یکی از تفاوتهای عمده نسخه 2 بلوتوث با نسخه قبلی بهبود در امکان اتصال به چند وسیله در یک زمان و استفاده از آنها به طور مطلوب است.

 
- یکی دیگر از امکانات پهنای باند بیشتر است (حجم اطلاعات بیشتری را به نسبت نسخه قبلی در زمان ثابت میتواند منتقل کند )

- مصرف الکتریسیته کمتر و مصرف شارژ کمتر یکی دیگر از خصوصیات نسخه جدید است.

- کنترل بهتر در تصحیح خطاهای انتقال فایل و دیتا

- این نسخه امکان اتصال با نسخه قبلی را هم فراهم می کند.

داستان کوتاه


شخصی به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می کرد. پل نزدیک ماشین که رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"
پل سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این که دیناری بابت آن پرداخت کنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای کاش..."
البته پل کاملاً واقف بود که پسر چه آرزویی می خواهد بکند. او می خواست آرزو کند. که ای کاش او هم یک همچو برادری داشت. اما آنچه که پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:
" ای کاش من هم یک همچو برادری بودم."
پل مات و مبهوت به پسر نگاه کرد و سپس با یک انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی که از خوشحالی برق می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش کنم که بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید که پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد که توی چه ماشین بزرگ و شیکی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی که دو تا پله داره، نگهدارید."
پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت که پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر کوچک فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل کرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره کرد :
" اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه که طبقه بالا برات تعریف کردم. برادرش عیدی بهش داده و او دیناری بابت آن پرداخت نکرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری که همیشه برات شرح می دم، ببینی."
پل در حالی که اشکهای گوشه چشمش را پاک می کرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، کنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند